sorrowme
sorrowme

sorrowme

مقاله ای درباره روانشناسی عشق

مقاله ای درباره روانشناسی عشق
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 38
فرمت فایل doc
حجم فایل 52 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 66
مقاله ای درباره روانشناسی عشق

فروشنده فایل

کد کاربری 14615
کاربر

این فایل به همراه مقدمه و متن اصلی و منابع و دارای 66 صفحه می باشد با فرمت word ( قابل ویرایش و آماده به چاپ ) در اختیار شما قرار می‌گیرد.

بخشی از متن اصلی :

برای انسان رسیدن به کمال بدون نوعی از عشق ورزیدن امکان پذیر نیست. بدین گونه هر کس در آرزوی عشق ورزیدن و مورد عشق واقع شدن است. هر چند عده زیادی هستند که بطور کامل ناکام می گردند. امروزه عده ای هستند که می ترسند به نفوذ عشق دیگری سر فرود آورند زیرا تصور می کنند هویت شخص خود را از دست می دهند. عده ای دیگر در ناخود آگاه خود عاشق شدن را ممنوع می کنند چون نمی خواهند مورد خیانت واقع شوند. در این مواقع است که بعلت ناسازگاریهای ناخود آگاه در درون فرد عشق ورزی غیر ممکن می گردد و در مواقع است که روانکاوی یا دوباره سازی روانی تقریبا همیشه موثر است...

بخشی از فهرست مطالب:

مقدمه

توهم در عشق

هنر عشق ورزیدن

ماهیت عشق

روانشناسی پیوند عاشقانه و مفاهیم عشق

مفاهیم عشق

مثلث عشق

بهای عشق چیست به جز عشق؟

و...

مبانی نظری و پیشینه سبک های عشق ورزی

مبانی نظری و پیشینه سبک های عشق ورزی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 11
فرمت فایل docx
حجم فایل 89 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 26
مبانی نظری و پیشینه سبک های عشق ورزی

فروشنده فایل

کد کاربری 14636
کاربر

بصورت فایل ورد

همراه با منابع

سبک های عشق ورزی:

2-4- 1- نظریه های روان تحلیل گری:

این نظریه پردازان به صورت سنتی بر انگیزه های ناهشیار تأکید می کنند . فرد برای تکرار روابط دوران کودکی با والدینش می خواهد با فردی که صفات ایدآلش را دارد (گمان یا فرافکنی می کند) ارتباط بر قرار نماید. بعد از اینکه معشوق را واقعا دید، منجر به یک رهایی احتمالی می شود.

2-4- 2- نظریه های یادگیری اجتماعی:

نظریه های یادگیری اجتماعی در مورد عشق، نظریة وابستگی متقابل می باشد که کلی و تیبوت در سال 1978 پدید آوردند. در این الگو جذابیت برای ارتباط با یک دوست یا در نهایت عشق به این دوست به عنوان موقعیتی توصیف می شود که در این موقعیت افراد یک رابطه را به عنوان پیامد مثبت دریافت می کنند. این عمل در ارتباط با انتظارات ارتباطی پایه ای است. در ابعاد دیگر این مدل، عشق، به عنوان اشاره به موقعیتی درک می شود که در آن موقعیت یک دگرگونی انگیزشی که از رفتار بر اساس پایه های علاقه به خود فوری نشئت گرفته و به رفتار بر اساس بنیان های توجه گسترده تبدیل می شود که این توجه گسترده شامل دوست و ارتباط نیز می شود. بنابراین، عشق، مستلزم آمادگی برا ی بیرونی سازی و حتی فداکاری برای فایده رساندن به دیگران می باشد(کریمی، 1386).

2-4- 3- نظریه توسعه خود:

الگوی توسعة خود را آرون ارائه کرده است. این الگو این گونه فرض می کند که مردم برای توسعة خود، انگیزه دارند. توسعة خود، شامل متغیرهایی مانند دیدگاه ها، توانایی ها و هویتی قرار داده می شود. یکی از شیوه هایی که برای تحقق این امر انجام خود است که در اختیار است؛ زیرا در این روابط هر فرد، دیگران یعنی، روابط نزدیک می دهند، استفاده از درک خود دیدگاه ها، توانایی ها و هویتشان را تا حدی آن طور که هست، جزئی از این می کند. به ویژه در مورد عشق گفته می شود که عشق توصیف موقعیتی است که در آن ، عاشق سطح بالایی از توسعة بالقوه را که در دسترس است و از ارتباط با فرد دیگری نشئت گرفته، ادراک می کند. اگر اندازة توسعه یا توسعة بالقوه ادراک شده خیلی بالا باشد، تجربة عشق شدیدتر می شود (آرون، 1997)

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سبک های عشق ورزی

چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سبک های عشق ورزی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 27
فرمت فایل docx
حجم فایل 62 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 26
چارچوب مبانی نظری و فصل دوم تحقیق سبک های عشق ورزی

فروشنده فایل

کد کاربری 7901
کاربر
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد

کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پژوهش، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
تعداد صفحه: 26صفحه
نوع فایل:word

توضیحات از متن فایل

ملا صدرا از عشق حقیقی در مقابل عشق مجازی سخن می گوید . عین القضات از عشق کبیر (عشق خدا به انسان ) ، عشق صغیر (عشق انسان به خدا) و عشق میانه (عشق انسان به انسان ) سخن به میان آورده و می گوید همین عشق میانه است که بوعلی سینا آنرا عشق ظرفا به خوبرویان می نامد و سهروردی آنرا در عشق یعقوب و زلیخا به یوسف می بیند و مولانا آنرا در عشق به شمس تبریزی تجربه می کند . گروهی این عشق را مذموم دانسته اند و گروهی نیز از درک آن عاجز مانده اند . برخی آنرا نوعی بیماری درونی و نفسانی خوانده اند و برخی هم آنرا جنون الهی به شمار آورده اند و اما بسیاری نیز آنرا ستوده اند و از فضایل نفسانی خوانده اند تا جایی که عین القضات ، عشق میانه را برای رسیدن به عشق خدا ضروری می دانست.ابو علی سینا در کتاب قانون ، مرض عشق را این گونه توصیف کرده است : " عشق مرضی است وسوسه انگیز و به مالیخولیا شباهت دارد . سبب این بیماری آنست که انسان فکر خود را به کلی به شکل و تصویرهایی مبذول می دارد و در خیالات خود غرق می شود و شاید آرزوی آن نیز در پدید آمدن بیماری کمک کند و ممکن است آرزوی کمک نکند ولی این تمرکز فکر متمادی سبب بیماری می شود( صنعتی، 1374 ). درمتون دینی اسلامی عشق در مرتبه ای بسیار عالی تر توصیف شده است و بعنوان عالی ترین تجلی عالم هستی ، قلب انسان را به سوی کمال و زیبایی سوق می دهد ، خدا انسان را به گونه ای آفریده است که وقتی به سوی نور وجود مطلق متمایل می شود با تمام وجود به سمت آن کشیده می شود به این ترتیب عشق کشش قلب انسان است به سوی خدا. این تعبیر در قرآن کریم و در متون اسلامی با عباراتی مانند حب نشان داده شده است . حب یا عشق ماهیتی انسانی دارد و هدف اصلی آن نیز خداست ولی در پاسخ به این که چرا عشق که اصالتا می باید متوجه خدا باشد ، به انسان ها تعلق پیدا می کند باید گفت که عشق در مراتب پایین تر انسانی به سمت نشانه هایی از جمال و کمال الهی که در انسان ها بعنوان خلیفه ی او به ودیعه گذاشته شده است ، متوجه می شود . در واقع عشق یک انسان به انسان دیگر اگر خالی از هوا و هوس باشد نشانه ای از عشق به کمال مطلق است . (علی اصغر احمدی ، 1381). فلاسفه ی غرب هم تعاریف خاصی از عشق ارائه داده اند : افلاطون سه نوع عشق معرفی می کند ؛ عشق هوسباز ، عشق خودمدارانه و عشق والایش یافته . ارسطو عشق را کوری حس از دریافت کاستی های معشوق می داند و پلوتارک آنرا جنون معرفی می کند . به نظر لئو بوسکالیا ، عشق موهبت عظیم و شگفت انگیزی است که به وجود آورنده شادی و خوشی و خوشحالی است . عشق همواره به صورت هدیه ای است که در روز اول زندگی به انسان ارزانی می شود و آدمیان باید به خود جرات دهند که جعبه ی هدیه را باز کنند و کاغذ هدیه را پاره کنند و آنگاه اعجاز عشق را دریابند . (بوسکالیا ، 1370). میلان کوندرا (1987) از سرگشتگی عشق گفته و می گوید حیران بودن فارغ از ارزش داوری به مراتب بالای عشق تعلق دارد ، حرکتی که در آن زنگارهای فردیت شسته می شود . لئون هربرئوس عشق را احساسی اختیاری و آرزوی رسیدن به هر آنچه نیکوست می داند . هری هارلو (1958) در مقاله ای تحت عنوان ماهیت عشق چنین می نگارد که عشق حالتی فوق العاده ، ژرف ، حساس و نیروبخش است و روان شناسان در این زمینه در رسالت خود کوتاهی نموده اند زیرا اندک چیزی را که در مورد عشق می دانیم فراتر از مشاهده ساده ای نیست و اندک چیزی که در مورد آن نگاشته ایم توسط شاعران و رمان نویسان بهتر نگارش شده است . ( صدقی ، 1383). از سویی روان شناسان عشق را یک هیجان اساسی و مثبت معرفی می کنند. اما در مورد مفهوم عشق و انواع آن اتفاق نظر وجود ندارد . آنها همواره بین دوستی و عشق تفاوت قائل می شوند . عشق تا سن بلوغ شروع نمی شود و با رگه های زیستی و جنبه های فطری و به خصوص بلوغ جسمی همراه است در حالیکه دوستی با تکامل عاطفی انسان ها و رشد اجتماعی نوع بشر همراه است و چندان با غریزه ی جنسی مرتبط نیست . روان شناسان فرهنگی از جمله افرادی هستند که به مفهوم سازی عشق توجه نموده اند. برخی تفاوت های فرهنگی نیز در مورد مفهوم عشق وجود دارد و حتی معنای عشق از یک دوره تاریخی به دوره ی دیگر نیز متفاوت است . در حالت عشق وحدت و همسازی شخصیت آدمی و فردیت او محفوظ می شود . عشق نیروی فعال بشری است نیرویی است که موانع بین انسان ها را می شکند و آدمیان را با یکدیگر پیوند می دهد . عشق انسان را بر احساس انزوا و جدایی چیره می سازد با وجود این به او امکان می دهد خودش باشد و همسازی شخصیت خود را حفظ کند . در عشق تضاد جالبی روی می دهد ؛ عاشق و معشوق یکی می شوند و در عین حال از هم جدا می مانند. حسادت ، رشک ، بلند پروازی و هر نوع حرصی جزء شهوات به حساب می آیند ، عشق یک عمل است . عمل بکار انداختن نیروهای انسانی است که تنها در شرایطی که شخص کاملا آزاد باشد، نه تحت زور و اجبار، آنها را به کارمی اندازد، عشق فعال بودن است نه فعل پذیری ؛ پایداری است نه اسارت ، نثار کردن است نه گرفتن . مردمی که جهت گیری اصلی آنان بارور نیست احساس می کنند که نثار کردن فقر می آورد و بدین ترتیب اکثر این نوع افراد از نثار کردن می پرهیزند و برای کسی که دارای منش بارآور و سازنده است نثار کردن برترین مظهر قدرت آدمی است . در حین نثار کردن است که قدرت خود ، ثروت خود و توانایی خود تجربه می شود. تجربه نیروی حیاتی و قدرت درونی که بدین وسیله به حد اعلای خود می رسد فرد را غرق در شادی می کند .فرد خود را لبریز ، فیاض ، زنده و در نتیجه شاد احساس می کند و نثار کردن از دریافت کردن شیرین تر است ، نه به سبب اینکه فرد به محرومیتی تن در می دهد بلکه به این دلیل که شخص در عمل نثار کردن زنده بودن خود را احساس می کند

عشق و تکنیک های جذب فرد مورد علاقه ات (تکنیکی جادویی و قدرتمند)

یادت باشه که پیدا کردن بهترین و مناسب ترین شریک زندگی از یک باور و حس درونی شروع میشه و اون حس و باور قلبی اینه که خودت رو دوست داشته باشی و خودت رو بپذیری کافیه بر روی خودت و باورها و ترس هایی که داری کار کنی، تا به مرور ببینی که شرایط بیرونی تو هم اتوماتیک وار داره تغییر میکنه و به شرایط ایده آل تو نزدیک و نزدیک تر میشه
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 32
فرمت فایل zip
حجم فایل 802 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 71
عشق و تکنیک های جذب فرد مورد علاقه ات (تکنیکی جادویی و قدرتمند)

فروشنده فایل

کد کاربری 7640
کاربر

ای خدای آسمان وزمین ! من عشق را از تو آموخته ام واینک به تمام کائنات ,حیوانات و
گیاهان و همه انسانها عشق می ورزم ویقین دارم آنچه از تو ومظاهر این دنیا به من می
رسد خیر مطلق است وتو مرا از هر گونه شری در امان نگه می داری .

انچه در این کتاب می اموزید:

1- بررسی معنی عشق
2- انواع عشق
3- دیدگاههای علمی عشق
4 -منشا شیمیایی
5 -دیدگاههای فرهنگی عشق
6 -دیدگاههای مذهبی
7 -مسیحیت
۸ -مباحث مربوط به
9 -دنیا از چه چیزی ساخته شده است
10- روابط موفق
11- داشتن رابطه ای قشنگ با همسرتان
12- چگونه یک فرد خاص را مجذوب خود کنیم
13- چطور کسی راکه دوستش داریم عاشق خود کنیم
14- چگونه یک دختر را عاشق خود کنیم
15- زنان به چه مردانی جذب میشوند
16- جذب کردن فوری دختران
17- چگونه زنان را جذب خود کنیم
1۸- چگونه یک پسر را مجذوب خود کنیم
19- چگونه پسری را دیوانه خود کنیم

21- علت نداشتن خواستگار
21- چگونه با دوست پسرمان رفتار کنیم
22- چه هدیه ای برای دوست پسرم بخرم
23 -چگونه یک پسر را به خود وابسته کنیم
24 -یوگا وعشق
25 -هورمون شناسی عشق
26 -مراحل عشق
27 -سخن پایانی
تعریف عشق
لذتی مثبت است که موضوع آن زیبایی است ، همچنین احساسی عمیق، علاقهای لطیف
و یا جاذبهای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و میتواند در
حوزههایی غیر قابل تصور ظهور کند.
عشق و احساس شدید دوست داشتن میتواند بسیار متنوع باشد و میتواند علایق بسیاری
را شامل شود.
در بعضی از مواقع، عشق بیش از حد به چیزی میتواند شکلی تند و غیر عادی به خود
بگیرد که گاه زیان آور و خطرناک است و گاه احساس شادی و خوشبختی میباشد. اما
در کل عشق باور و احساسی عمیق و لطیف است که با حس صلحدوستی و انسانیت در
تطابق است. عشق نوعی احساس عمیق و عاطفه در مورد دیگران یا جذابیت بی انتها
برای دیگران است. در واقع عشق را میتوان یک احساس ژرف و غیر قابل توصیف
دانست که فرد آنرا دریک رابطه دوطرفه با دیگری تقسیم میکند.

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع سبک های عشق ورزی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع سبک های عشق ورزی
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 209
فرمت فایل docx
حجم فایل 62 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع سبک های عشق ورزی

فروشنده فایل

کد کاربری 4674
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق با موضوع سبک های عشق ورزی

در 20صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

سبک های عشق ورزی

2-3- عشق:

ملا صدرا از عشق حقیقی در مقابل عشق مجازی سخن می گوید . عین القضات از عشق کبیر (عشق خدا به انسان ) ، عشق صغیر (عشق انسان به خدا) و عشق میانه (عشق انسان به انسان ) سخن به میان آورده و می گوید همین عشق میانه است که بوعلی سینا آنرا عشق ظرفا به خوبرویان می نامد و سهروردی آنرا در عشق یعقوب و زلیخا به یوسف می بیند و مولانا آنرا در عشق به شمس تبریزی تجربه می کند . گروهی این عشق را مذموم دانسته اند و گروهی نیز از درک آن عاجز مانده اند . برخی آنرا نوعی بیماری درونی و نفسانی خوانده اند و برخی هم آنرا جنون الهی به شمار آورده اند و اما بسیاری نیز آنرا ستوده اند و از فضایل نفسانی خوانده اند تا جایی که عین القضات ، عشق میانه را برای رسیدن به عشق خدا ضروری می دانست.ابو علی سینا در کتاب قانون ، مرض عشق را این گونه توصیف کرده است : " عشق مرضی است وسوسه انگیز و به مالیخولیا شباهت دارد . سبب این بیماری آنست که انسان فکر خود را به کلی به شکل و تصویرهایی مبذول می دارد و در خیالات خود غرق می شود و شاید آرزوی آن نیز در پدید آمدن بیماری کمک کند و ممکن است آرزوی کمک نکند ولی این تمرکز فکر متمادی سبب بیماری می شود( صنعتی، 1374 ). درمتون دینی اسلامی عشق در مرتبه ای بسیار عالی تر توصیف شده است و بعنوان عالی ترین تجلی عالم هستی ، قلب انسان را به سوی کمال و زیبایی سوق می دهد ، خدا انسان را به گونه ای آفریده است که وقتی به سوی نور وجود مطلق متمایل می شود با تمام وجود به سمت آن کشیده می شود به این ترتیب عشق کشش قلب انسان است به سوی خدا. این تعبیر در قرآن کریم و در متون اسلامی با عباراتی مانند حب نشان داده شده است . حب یا عشق ماهیتی انسانی دارد و هدف اصلی آن نیز خداست ولی در پاسخ به این که چرا عشق که اصالتا می باید متوجه خدا باشد ، به انسان ها تعلق پیدا می کند باید گفت که عشق در مراتب پایین تر انسانی به سمت نشانه هایی از جمال و کمال الهی که در انسان ها بعنوان خلیفه ی او به ودیعه گذاشته شده است ، متوجه می شود . در واقع عشق یک انسان به انسان دیگر اگر خالی از هوا و هوس باشد نشانه ای از عشق به کمال مطلق است . (علی اصغر احمدی ، 1381). فلاسفه ی غرب هم تعاریف خاصی از عشق ارائه داده اند : افلاطون سه نوع عشق معرفی می کند ؛ عشق هوسباز ، عشق خودمدارانه و عشق والایش یافته . ارسطو عشق را کوری حس از دریافت کاستی های معشوق می داند و پلوتارک آنرا جنون معرفی می کند . به نظر لئو بوسکالیا ، عشق موهبت عظیم و شگفت انگیزی است که به وجود آورنده شادی و خوشی و خوشحالی است . عشق همواره به صورت هدیه ای است که در روز اول زندگی به انسان ارزانی می شود و آدمیان باید به خود جرات دهند که جعبه ی هدیه را باز کنند و کاغذ هدیه را پاره کنند و آنگاه اعجاز عشق را دریابند . (بوسکالیا ، 1370). میلان کوندرا (1987) از سرگشتگی عشق گفته و می گوید حیران بودن فارغ از ارزش داوری به مراتب بالای عشق تعلق دارد ، حرکتی که در آن زنگارهای فردیت شسته می شود . لئون هربرئوس عشق را احساسی اختیاری و آرزوی رسیدن به هر آنچه نیکوست می داند . هری هارلو (1958) در مقاله ای تحت عنوان ماهیت عشق چنین می نگارد که عشق حالتی فوق العاده ، ژرف ، حساس و نیروبخش است و روان شناسان در این زمینه در رسالت خود کوتاهی نموده اند زیرا اندک چیزی را که در مورد عشق می دانیم فراتر از مشاهده ساده ای نیست و اندک چیزی که در مورد آن نگاشته ایم توسط شاعران و رمان نویسان بهتر نگارش شده است . ( صدقی ، 1383). از سویی روان شناسان عشق را یک هیجان اساسی و مثبت معرفی می کنند. اما در مورد مفهوم عشق و انواع آن اتفاق نظر وجود ندارد . آنها همواره بین دوستی و عشق تفاوت قائل می شوند . عشق تا سن بلوغ شروع نمی شود و با رگه های زیستی و جنبه های فطری و به خصوص بلوغ جسمی همراه است در حالیکه دوستی با تکامل عاطفی انسان ها و رشد اجتماعی نوع بشر همراه است و چندان با غریزه ی جنسی مرتبط نیست . روان شناسان فرهنگی از جمله افرادی هستند که به مفهوم سازی عشق توجه نموده اند. برخی تفاوت های فرهنگی نیز در مورد مفهوم عشق وجود دارد و حتی معنای عشق از یک دوره تاریخی به دوره ی دیگر نیز متفاوت است . در حالت عشق وحدت و همسازی شخصیت آدمی و فردیت او محفوظ می شود . عشق نیروی فعال بشری است نیرویی است که موانع بین انسان ها را می شکند و آدمیان را با یکدیگر پیوند می دهد . عشق انسان را بر احساس انزوا و جدایی چیره می سازد با وجود این به او امکان می دهد خودش باشد و همسازی شخصیت خود را حفظ کند . در عشق تضاد جالبی روی می دهد ؛ عاشق و معشوق یکی می شوند و در عین حال از هم جدا می مانند. حسادت ، رشک ، بلند پروازی و هر نوع حرصی جزء شهوات به حساب می آیند ، عشق یک عمل است . عمل بکار انداختن نیروهای انسانی است که تنها در شرایطی که شخص کاملا آزاد باشد، نه تحت زور و اجبار، آنها را به کارمی اندازد، عشق فعال بودن است نه فعل پذیری ؛ پایداری است نه اسارت ، نثار کردن است نه گرفتن . مردمی که جهت گیری اصلی آنان بارور نیست احساس می کنند که نثار کردن فقر می آورد و بدین ترتیب اکثر این نوع افراد از نثار کردن می پرهیزند و برای کسی که دارای منش بارآور و سازنده است نثار کردن برترین مظهر قدرت آدمی است . در حین نثار کردن است که قدرت خود ، ثروت خود و توانایی خود تجربه می شود. تجربه نیروی حیاتی و قدرت درونی که بدین وسیله به حد اعلای خود می رسد فرد را غرق در شادی می کند .فرد خود را لبریز ، فیاض ، زنده و در نتیجه شاد احساس می کند و نثار کردن از دریافت کردن شیرین تر است ، نه به سبب اینکه فرد به محرومیتی تن در می دهد بلکه به این دلیل که شخص در عمل نثار کردن زنده بودن خود را احساس می کند